شهید علیرضا مقامی در سال ۱۳۴۲ در یک خانواده متدین و مستضعف پا به عرصه وجود نهاد.
شهید مقامی در کودکی بسیار زیرک و پرجنب و جوش بود ،هر چند غبار فقر و محرومیت در چهره زادگاهش هویدا بود. اما همانند سایر مردم نجیب روستایش از علم و بصیرت و معنویت بسیار غنی برخوردار بود.
مشکلات اقتصادی نتوانست ذره ای در اراده این شهید گرانقدر خللی ایجاد کند ، وی با تلاش بسیار به تحصیل پرداخت و در کنار تحصیل در کارهای کشاورزی دوشادوش خانواده اش عرق ریخت.
شهید علیرضا مقامی به دلیل هوش فراوانش همواره مورد توجه معلمین خود بود و چندبار به عنوان دانش آموز ممتاز معرفی شد .
شهید مقامی بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل شوراهای اسلامی به عضویت شورا درآمد و در دبیرستان شهدای ترکالکی در رشته اقتصاد دیپلم گرفت.
او مفسر قرآن بود و به معنا و محتوای کتاب خدا اعتقاد عمیق داشت و به آن عمل می کرد، به مطالعه کتابهای شهید مطهری و نهج البلاغه علاقه بسیار داشت و اوقات خود را به مطالعه می گذراند.
با شروع جنگ تحمیلی شهید مقامی چندین بار به جبهه اعزام شد و در عملیاتهای خیبر ، بدر و والفجر ۸ شرکت کرد و درنهایت مجروح و به افتخار جانبازی نائل شد اما روحیه شهادت طلبی او امکان استراحت در منزل و بیمارستان به او نداد و مجددا به جبهه برگشت.
شهید مقامی قرآن را با صوت و لحن دلنشینی قرائت می کرد به گونه ای که هرجا علیرضا مشاهده می شد یا مشغول قرائت قرآن بود یا ذکر می گفت.
او فرمانده ای دلیر با روحیات معنوی بسیار بالا بود به طوری که نماز شب را ترک نمی کرد ،خوش خلق و گشاده رو بود و به همین دلیل چون نگینی در بین نیروهای تحت امرش می درخشید.
این شهید والا مقام در عملیات بدر هنگامی که تمام نیروهایش زیر آتش تیربار عراقی ها زمین گیر شده بودند شجاعانه برخاست و با آر پی جی به سوی دشمن یورش برد و تیربار را از کار انداخت و رزمندگان تکبیرگویان مواضع دشمن را فتح کردند.
در تک یا مهدی (عج) ادرکنی که در منطقه فکه انجام شد وی فرمانده نیروهای خط شکن بود که در سپیده دم بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در حال پاکسازی شیار از لوث بعثیان در کمین نیروهای عراقی گرفتار و در یک نبرد جانانه با دشمن شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر مطهرش همچنان نظاره گر رمل های روان و تفتیده فکه می باشد.
زندگي نامه برادر شهيد احمد شاهمرادي